اگر دنيا به فرمانم شود ،
اگر دنيا به فرمانم شود ، امروز هزاران شمع آبي با هزاران شعله قرمز براي تو مي افروزم و خود اما ... در جشن تو به جاي هر چه پروانه ... هزاران بار مي سوزم ... ققنوس وار !!! تا شايد باور کني صادقانه دوستت دارم
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت بيچاره از اين سوختن آموخت فرق منو پروانه در اينست پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت
بگو به کدامين ستاره دل بسته اي تا دست دراز کنم و آن را از شاخه اي بلند شب برايت بچينم
زيبا ترين گل با اولين باد پاييزي پرپر شد. با وفاترين دوست به مرور زمان بي وفا شد. اين پرپر شدن از گل نيست از طبيعت است و اين بي وفايي از دوست نيست از روزگار است
عشق رازي است مقدس. براي کساني که عاشقند، عشق براي هميشه بيکلام مي ماند؛ اما براي کساني که عشق نميورزند، عشق شوخي بي رحمانهاي بيش نيست
اگه يه روز چشمات پر اشک شد و دنبال يه شونه گشتي که گريه کني صدام کن. بهت قول نمي دم که ساکتت کنم...ولي قول مي دم که پا به پات گريه کنم