تنها کسانی که مارا میرنجانند. عزیزانی هستند که همیشه کوشیده ایم از

 

 ما نرنجند.  پس از آخرین دیدار با دوستانت یادت باشد که

 

، به دوستانی فکر کن که دیگر

فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند

 

رفتنت آغاز ويراني است حرفش را مزن ابتداي يک پريشاني است حرفش را

مزن گفته بودي چشم بردارم من از چشمان تو چشم هايم بي تو باراني

است حرفش را مزن آرزو دارم که ديگر بر نگردم پيش تو راهمان با اينکه

طولاني است حرفش را مزن دوست داري بشکني قلب پريشان

مرا دل شکستن کار آساني است حرفش را مزن خورده اي

سوگند روزي عهد ما را بشکني اين شکستن نا مسلماني

 است حرفش را مزن حرف رفتن مي زني وقتي که محتاج

 توام رفتنت آغاز ويراني است حرفش را مزن

ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟؟؟ رفتی ؟ بسوز ، اینهمه

 آتش سزای توست چه خوب مي شد اگر، اطلاعات را با عقل اشتباه

نمي گرفتيم و عشق را باهوس و حقيقت رابا واقعيت و حلال را با

حرام و دنيا رابا عقبي و رحمان را با شيطان

 

بناي عقل را در هم خواهم کوفت !

من آسمان را به اشکِ شوق خواهم کشيد

تا کوير را با خنده پر کنم !

و ساقه هاي گندم را با زمزمه هاي باد، سرمست !

من خدا را هم از ايمان خويش

خواهم ترساند !!

بــــــــــاور کن

 

با سيم ناز مژهات يه عمر گيتار ميزنم

نگاهتو كوك نكني من خودمو دار ميزنم

چشات اگه رو پنجره طرح ستاره نزنن

دست خودم نيست دلمو به درو ديوار ميزنم

  

اين همه خوني که دنيا در دل ما مي کند

جاي ما هر کس که باشد ترک دنيا مي کند

هر زمان گويم که فردا ترک دنيا مي کنم

تا که فردا مي رسد امروز و فردا مي کنم

 

 

رابطه دوستی خوب مثل رابطه دست وچشم می مونه وقتی دستت

 

 زخمی میشهچشمت گریه می کنه ووقتی چشمت گریه میکنه

 

.....دستت گریه رو پاک میکنه